گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

یکی از سخت ترین کارها برا من انتخاب عنوان برای پست هاست ...

اینروزا همش دارم روابطم رو بازبینی میکنم . خیلی عجیبه برام این مردم سرزمین من تا این حد دروغ گو و ریاکار و منافق هستند . توی ساده ترین ارتباطات هم صادق نیستند و من موندم چه لزومی داره آدم این همه انرژی بذاره برای اینکه یه جور دیگه باشه .

توی چند روز قبل چیزایی رو از دوستان اطراف متوجه شدم که حالم از خودم بهم میخوره . فهمیدم که کوچکترین چیزای زندگیشون رو دارن از من مخفی میکنن. مثلا اینکه قرعه‌کشی خرید ماشین رو بردند یا اینکه کولرگازی گرفتن، یه قطعه زمین خریدند و یا اصلا توی بورس دارن کار می‌کنن. شاید برای خیلی ها این بحث عادی باشه اما برا من ساده‌ای که همه‌ی کارایی رو که انجام میدم با شوق به دوستام میگم و بعضاً ازشون مشاوره میگیرم خیلی دردناک هستش که الان متوجه بشی اونا تو رو اونقدری محرم نمیدونن که حتی ساده‌ترین ها رو بهم بگن.

و تصمیم گرفتم تغییر کنم. 

همین.