گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

عشقای دبیرستانی

اون موزیک های مزخرف دبیرستانی با اون فکرای بچه گانه بودند که خراب شدن روی آینده م.این آینده ای که اگه الانم خوب راه برم میدونم لذت داره.

اون روزهای آشغال،اون افتخارهایی که مثل خر کیفورم می کرد.یه زنجیر ساچمه ای،یه کاپشن مزخرف پرواز با تودوزی نارنجی،یه ساک کوچیک آبی،یه کفش دست دوم تنگ،یه شلوار راسته،...

تف به بی فرهنگی....

پ.ن:خیلی وقتا آدما باید همه چیزشون رو ریست کنن.

پ.ن2:قبل ها فکر می کردم قشقایی یه فرهنگ بزرگ و ریشه داره،اما الان نمی دونم قبلا قشقایی ها جز دزدی چه غلط دیگه ای کردن،اینروزاشون که بجز یه مشت معتاد [...] چیز دیگه ای ازشون نمی بینم.