گاه‌نوشت‌های یک زریر
گاه‌نوشت‌های یک زریر

گاه‌نوشت‌های یک زریر

خواستم نگم

خواستم نگم اما همش اذیت میشم
خواستم نگم نگاهای عمو،سر کوچه ی بیکاری
خواستم نگم طعنه های زهردار بیچاره ی ترشیده
خواستم نگم پوزخندهای نون خشکی چهارراه
خواستم نگم بی پولی،
خواستم نگم تنفر از نگاه آدمکا
خواستم نگم تحقیر،نگم کثافت شده زندگی
نگم که کارمند پشت میز بانک دولتی از من و تویی فراریه که عشقش بود
خواستم نگم تف به بنده هات خدا،
اما دیدم اگه اینجا چندتا فحش آب دار ندم ته دلم هوای کودکی نمیکنه.
خواستم که نگم شیشه ی نوشابه ارزونی تون،
نگم که زندگیتون زجر بودنه،
فضاحتیست بودنتون،بوی قسم های خورده میده دهنتون
مثل بوی گند کنایه های زهردار.
.
.
اما با دوپای کودکانه میدوم من همچو آهو
خندیدن هنر نیست،زندگی این روزها و همیشه م خواهد بود.
شکر خدایا....
شکر که نفسهام بوی کنایه نداره و پوزخند.

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 26 شهریور 1390 ساعت 13:34

داداش انتقاد پذیر باش.تو هم که داری مثل من فحش میدی!!!البته با یه زبون دیگه.
نظرت رو پاک کردم چون نمیخام به خاطر دوتا کلمه وبلاگم ف...تر بشه.
بهت ایمیل میدم.

بعضیا چهارشنبه 23 شهریور 1390 ساعت 23:02

داری جاده خاکی میری داداش
اگه به نظرت همه چیز خرابه، یکم به خودت و رفتارت شک کن!
این دنیا پر از آدمای خوشحالی هست که نامرد هم نیستن ببین چرا تو نباید مثه یکی از اونا باشی؟
اگه فکر میکنی این کارمند پشت میز بانک دولتی ازت فراریه! اول به فکرت شک کن، بعد اگه بازم این توهمت برطرف نشد به این فکر کن که چرا باید اینجوری باشه.
بازم داره فکر کردن یادت میره! اون دوگوله رو راه بنداز.
در ضمن فحش دادن و خالی شدن هنر نیست، بعضی وقتا سکوت و خودداری و یکم تحمل شرایط هنر میشه نازک نارنجی.

امروز نام نویسی آزمون فلان اداره یدولتی

یک هفته بعد:آزمون برگزار میشه و تو طبق معمول خوب بودی
قراره سه هفته ی دیگه جواب ها رو بدن

چهار هفته بعد:جواب ها رو گفتن بیست روز دیگه میزنن

چهار هفته + بیست روز:میگن نتیجه ها یک ماه دیگه زده میشه

چهار هفته + بیست روز + یک ماه:میگن نتیجه ها دو ماه دیگه زده میشن
.
.
.
بالاخره:نتایج ۶ برابر ظرفیت اعلام میشه.اسم عمه ی ۷۰ ساله ت توش هست اما اسم تو نه!!!!!
یعنی تویی که فقط ۴ تا سوال رو با وجودی که نمره منفی هم نداشت نزدی،جزو 6 بربر ظرفیت هم نیستی!!!!!


میخای اسم تمام اداره هایی رو که رفتم بگم؟میخای سوالای آزموناش رو هم بگم؟
نه داداشی،تو داری عوضی فکر میکنی.
اون کارمنده سه چهار ماه پیش توی یه جای تهرون یه دستگاه با چند تا کانال باحال معرفی میکنه و تا نون خور دولت محترمه!! میشه میگه فقط سمای مقدس و ناب وطنی.میگه ایول رشد اقتصادی با جنس چینی،ایول ریشه کنی بیکاری با کارگر افغانی،ایول رفاه با ماهی 45 تومن،ایول مدرک و تخصص.و اون کارمند کاری نداره دیگه که مدیر فلان مدرسه داره سه چهار سال دیگه بازنشست میشه اما نامه های اداریش رو من مینویسم.
دل خوش سیری چند.همه قیمت دارن داداش.قیمت شما هم یه کار دولتی بود.

س ح ر جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 00:08 http://s-lonelygirl-18.blogsky.com

همون اولین باری که عنوانتو دیدم بدجوری خوشم اومد ازش! نمیدونم چرا!!!!
بازم بیا پیشم

ایشالا

بچه کته پنج‌شنبه 17 شهریور 1390 ساعت 20:24

بگو هر چی دل تنگ خواست بگو هیچی هیچ کی رو اذیت نمیکنه اگه خودت نخوای از حسادت عمو بگو از حقارت طعنه ها بگو از چرک تن وبوی بد بدن نون خشکی بگو ...زندگی کثافت نیست این آدمکان که کثافتن بگو تف به نا بنده هات خدا خدا بنده هاشو دوست داره مثل خودت من و تو حواسمون به خودمون باشه خدا میدونه نابنده هاش شکر که نفسات سالمن

زندگی من شکرنامه ایست پر،بوی خوش زندگی داردش

س ح ر پنج‌شنبه 17 شهریور 1390 ساعت 20:16 http://s-lonelygirl-18.blogsky.com

آخی اسم وبلاگت خیلی خوشکله
به منم سربزن

چشم.اومدم.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.