زندگی است دیگر.
دیشب کنار آن دیوار نظامی حرف های طعنه دار هیچوقت از یادم نمیروند.
روزهایی در زندگی آدم ها است که فقط باید نشست کناری و هی تماشا کرد.مثل تایم نگهدارهای اتوبوس های شهرداری.این روزها فقط باید دید و شنید و هیچ شد.همان هیچی که تمام من شده این روزها.
آنقدر باید بنشینی و تماشا کنی تا حیای تمام زندگی یکدفعه ای بریزد وسط دلت.تا خوب بفهمی مثل این بازاری ها فی شخصیتت را چند می گذارند.آنوقت است که میبینی خیلی تنهایی.
پی نوشت:- خدایا صبرم ده.صبرم ده.صبرم ده.
دوشنبه 24 تیر 1392 ساعت 21:42